- جرارد دپاردیو توسط پیتر ویر -

هنگامی که با کارگردان استرالیایی پیتر ویر تماس گرفتند تا در مقاله خوش آمدید به ایالات متحده آمریکا که در کتاب Gerard Depardieu (نسخه Capricci) چاپ شده است و موضوع ویژه ای را که ما به این هیولای مقدس اختصاص داده بودیم ، چاپ کند ، تماس گرفت ، دومی با ادب قبول نکرد ، در حالی که در قالب یک نامه ، تاریخ "خود" را با تاریخی که "جرارد" نامیده می شود ، ارائه نمی دهد. او آنجاست.

 

“1987 ، سیدنی.

 

من در حال نوشتن فیلمنامه ای درباره کارت سفید در برابر عروسی گرین کارت هستم که در لس آنجلس اتفاق می افتد. شخصیت اصلی آن انگلیسی است. من برای این نقش به دادلی مور فکر می کنم. ماجرا پیش نمی رود تا اینکه یک روز صبح خوب ، یک رومه محلی می خرم که در آن عکس قابل توجهی از جرارد دپاردیو وجود دارد. چه بازیگر باورنکردنی.

 

اما او در سیدنی چه می کند؟ "مهمان جشنواره فیلم" ، بدیهی است. بنابراین ، چرا انگلیسی های تاریخ در حال مرگ من را فرانسوی قرار نمی دهم؟ چرا جرارد نیست؟ آیا باید سعی کنم با او ملاقات کنم؟ نه شاید نه. بگذارید فقط اتفاق بیفتد.

 

بنابراین عکس معروف جرارد را بریدم ، آن را روی تخته ام گذاشتم و شروع به نوشتن کردم - صدای او را در ذهنم می شنیدم. و سپس من فکر کردم ، "اگر او انگلیسی صحبت نکند ، چه می شود؟ اگر فیلمنامه را دوست نداشت چه می کرد؟ چه می شود اگر . چه می شود؟ "

 

پس از پایان کار ، متن را برای نماینده او در پاریس ارسال کردم.

 

سه ماه بعد ، من در باغ سبزی خانه تعطیلات جرارد قدم می زنم ، در حالی که او یک کاهو خوب و چند هویج برای سالاد ناهار انتخاب می کند. "صبر کن تا مرغ من را بچشی ، پیتر!"

 

با تشکر از زبان فرانسه و انگلیسی مربوطه ، بسیار آکادمیک ، ما خیلی خوب کار کردیم و جرارد به فیلم علاقه داشت. تنها نگرانی: او قبلاً به سه فیلم دیگر متعهد شده بود و تا سال 1990 - یك سال و نیم بعد دیگر در دسترس نخواهد بود.

 

واقعیت ملاقات با وی در این زمینه هیچ تمایلی برای یافتن جایگزینی برای من ایجاد نکرد. این پروژه توسط دیزنی و جف كاتزنبرگ ، تهیه كننده اصلی تنظیم شده بود ، بنابراین آنها پیشنهاد دادند كه در این بین فیلم دیگری بسازم: حلقه شاعران گمشده.

 

 

 

سرانجام ما در پايان سال 1989 مجدداً همديگر را در سيدني ديديم تا فيلمنامه را اصلاح كنيم. او تازه سیرانو دو برگراك را تمام كرده بود و هنوز موهای بلند و آن سبیل های باشكوه را می پوشید. واقعاً دیدن او در موج سواری در ساحل زیر خانه من چیزی بود!

 

شخصیت های دیگر را برای او بازی کردم تا بتواند روی دیالوگ هایش کار کند و هر جمله اش را تا جایی که از زبان راحت احساس کند ، اقتباس کند. در این تمرین ها چندین صحنه برای ما ظاهر شد ، ما بخشی جدایی ناپذیر از فیلمنامه بودیم. فوقالعاده بود.

 

دانش ما از فرانسه و انگلیسی به قدری ابتدایی بود که ما مثل بچه ها - همیشه به زبان حال - با هم صحبت می کردیم. بدون این توانایی استفاده از صرف های پیچیده ، رابطه ما بسیار سر راست ، بسیار سرگرم کننده شد و این امر تا زمان فیلمبرداری در نیویورک در اوایل 1990 ادامه یافت.

 

من هرگز به فکر جرارد و حرفه آمریكایی او نبودم ، و نه به حرفه فرانسه برای این موضوع. ما فقط در جهان فیلم زندگی کردیم. البته ملیت یک بازیگر یا کارگردان همیشه در ابتدای کار حساب می شود. اما پس از رسیدن به موفقیت ، این طبیعت سرانجام جای خود را به شخصیت به تنهایی می دهد. "چنین یا چنین فیلمی با جرارد دپاردیو". این برای من کافی بود. "

 
تازه های صنعت جرارد ,فیلم ,انگلیسی ,پیتر ,دپاردیو ,فرانسه ,جرارد دپاردیو ,توسط پیتر ,دپاردیو توسط منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود تحقیق رنگین کمان قیمت طلا/مثقال طلا/قیمت گزم طلا میز اداری - طراحی دکوراسیون داخلی سامانه ساز دی تی آموز ... فرزفایل